![]() |
بینایی و شنوایی در بشر همان است که گفته شد، ولی مقصود از توصیف خداوند به این دو صفت این است که تمام دیدنیها و شنیدنیها پیش او حاضرند، هرگز خداوند از آنها غافل نیست و به عبارت دیگر آنچه را که دیگران با چشم و گوش میبینند و یا میشنوند، او با علم نامتناهی خود از آنها آگاه بوده و اطّلاع دارد.
از این نظر دانشمندان عقاید و مذاهب، حقیقت این دو صفت را به «علم نامتناهی» خداوند بازگشت میدهند و چنین میگویند: نتیجهای را که یک انسان بینا و شنوا-/ پس از فعّالیّتهای زیادی که اعضای مخصوص بینایی و شنوایی انجام میدهند-/ میگیرد، این است که از دیدنیها و شنیدنیها آگاه میگردد، هرگاه وجودی مانند خداوند بدون عضو و فعّالیّتهای فیزیکی، از دیدنیها و شنیدنیها بطور کاملتری آگاه گردید، قطعاً صحیح خواهد بود که بگوییم: بینا و شنواست.
حتّی حقیقت بینایی و شنوایی در انسان، همان آگاهی از دیدنیها و شنیدنی هاست و تمام فعّالیتّهای عضوی، مقدّمه دیدن و شنیدن است. هرگاه فردی-/ بدون نیاز به این مقدّمات-/ توانست از دیدنیها و شنیدنیها آگاه گردد، به طریق اولی میتوان گفت که: او سمیع و بصیر است.
از آنجا که انسان یک پدیده مادّی است و نمیتوان بدون ابزار مادّی کاری را انجام دهد، از این جهت ناچار است که به وسیله اعضا و ابزار مادّی و فعّالیتّهای ویژه آن، به نتیجه مطلوب که آگاهی از مبصرات و مسموعات است برسد، ولی خدا بالاتر از مادّه است و در درک خود، نیازی به چیزی ندارد و جهان با تمام چهرههای گوناگون خود پیش او حاضر است، از این جهت بدون هیچ مقدّمهای میتواند سمیع و بصیر باشد؛ زیرا تمام دیدنیها و شنیدنیها پیش او حاضر است و او از همه آنها آگاهی دارد.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسبها: بینایی و شنوایی خدا چه مفهومی دارد؟,

